جایزه ادبی شعر شاملو برگزیدهاش را شناخت: مجموعه شعر «خط سیاه، متروی لندن» نوشته علیرضا آبیز. اشعاری با تمهای اجتماعی، در جهانی که از استعاره و قصه بیبهره نمانده است.

کانون زبان پارسی در تهران: چهارمین دوره جایزه ادبی شعر شاملو
رسانههای داخلی گزارش دادهاند که شامگاه چهارشنبه ۲۱ آذر مراسم اختتامیه جایزه ادبی شاملو در کانون زبان پارسی در تهران برگزار شد. در بیانیه هیأت داوران گفته شده:
«جایزه شعر احمد شاملو که امروز شاهد برگزاری چهارمین دوره آن هستیم، تداوم سنتی است که در شعر فارسی با نام نیما یوشیج پیوند خورده و با صدای احمد شاملو طنینافکن شده است؛ شعری با نگاهی تازه به جهان که در آن شاعر مسئولیتی بسیار سنگین بر عهده دارد و باید به حضور خود در جهان معنایی ببخشد و شعرش فرزند اصیل جامعه باشد؛ شعری به ظاهر آزادتر اما در واقع ژرفتر، تأملانگیزتر و دشوارتر. شاعر این سنت، شاهد صادق زمانهاش است؛ فردیست در مرکز معرکه، فردی که همچون همسایگان دیوار به دیوار قرنهای گذشته تنها یک تماشاچی بیطرف نیست.»
بابک احمدی، یکی از سخنرانان این مراسم در بخشی از سخنانش با اشاره به بحران کنونی در شعر فارسی گفت:
«ما در طول تاریخ اغلب با شعر هویت خودمان را پیدا کردهایم و حالا در زندگی اجتماعیمان شعر جایی ندارد. برخی از ناقدان و نظریهپردازان ادبی معتقدند ما با بحران شعر روبهرو هستیم. من باور ندارم. ما با بحران بزرگتری روبهرو هستیم: جامعهای که شعر را پس میزند.»
در این مراسم «اسفندیاری در چشم چپ» سروده آنا رضایی از نشر هشت، «نامههایی از کازابلانکا» سروده شهریار بزرگمهر از انتشارات آنیما و «بینظمی» سروده آرمین یوسفی از نشر چشمه به عنوان آثار شایسته تقدیر معرفی شدند و مجموعه شعر «خط سیاه، متروی لندن» سروده علیرضا آبیز که توسط انتشارات کتاب فانوس منتشر شده است، به عنوان اثر برگزیده جایزه شعر شاملو انتخاب شد.
تنها ملاک: دوری از ریاکاری

علیرضا آبیز: برگزیده جایزه ادبی شاملو
علیرضا آبیز (۱۳۴۷، روستای آبیز، شهرستان قاینات استان خراسانجنوبی) از سالهای دهه ۱۳۷۰ فعالیت ادبی خود را با ترجمه و نقد و شعر آغاز کرده است. «نگهدار باید پیاده شویم»، «اسپاگتی با سس مکزیکی»، «از میز من صدای درختی میآید» و «کوهسنگی، پلاک ۱۳ ممیز ۱» از دیگر مجموعه اشعار اوست.
علیرضا آبیز در گفتوگو با سایه اقتصادینیا (راهک) میگوید:
«من مصالح شعرم را از زندگی میگیرم و بخش قابل توجهی از زندگی، زندگی اجتماعی است. درست یا نادرست، من به شعری معتقدم که به شاعر متعهد باشد. شاید تنها معیاری که همیشه در نوشتن شعر رعایت میکنم دوری از ریاکاری باشد. من شعری را دوست دارم که با من صادق باشد و همه تلاشم نزدیکشدن به آن شعر بیواسطه است. این حرفها مد روز نیست اما من از گفتن حقیقت باکی ندارم. از این روی است که آن تجربه اجتماعی وقتی در جان من تهنشین میشود، بخشی از ذهنیت من است و دوست ندارم آن را حذف کنم.»
جلوهای از تجربههای زیسته شاعر را میتوان در شعر «هر قتل پیامی دارد» از مجموعه «خط سیاه، متروی لندن» برنده جایزه شعر شاملو سراغ گرفت:
“پیام دقیق به ما رسیده است”
هر قتلی به قتلِ دیگری پیوند میخورد
هر قاتلی به قاتلِ دیگری اقتدا کرده است
در جنگل درختان انبوهاند
هر شاخه ای تبری در خود دارد
هر کودکی دیوی در خود میپرورد
از همین حرفهای روزمره
شعری زاده میشود
از همین هم آغوشیهای بیبرنامه
کودکی به دنیا میآید
در این قطار
شبانهروز در سفرم
به کارهای ناکرده میاندیشم
شعرهای نانوشته
کودکانِ نازاده
شاعرِ قصهگو

مجموعه شعر «خط سیاه، متروی لندن» سروده علیرضا آبیز، انتشارات کتاب فانوس
علیرضا آبیز که کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی و دکترای نویسندگی خلاق خود را از دانشگاه نیوکاسل انگلستان اخذ کرده، در «خط سیاه، متروی لندن» مینویسد که شعرهای این مجموعه را در سفرهای روزانه بین خانهاش در شمال لندن و کتابخانه بریتانیا در مرکز شهر نوشته و هماز این روی قطار و مترو و ایستگاه در این اشعار نمود ویژه دارند. نام مجموعه هم از یکی از خطوط لندن گرفته شده که «خط سیاه» یا «خط شمالی» نامیده میشود. آبیز در این مجموعه شاعریست قصهگو. در یکی از اشعار این مجموعه شاعر در قطار نشسته که در صندلی مقابل شخصیتی داستانی را میبیند. از قطتر که پیاده میشود درمییابد که به آن شخص بدل شده، پس ناگزیر در پی سرنوشت آن بیگانه میرود.
«روایت عشق و مرگ سرجوخه کریستوف ریلکه» (شعرهای اریش ماریا ریلکه)، «کتاب هایکو»، شعرهای جک کرواک و «هنر معاصر آفریقا» از آثاریاند که به قلم علیرضا آبیز ترجمه و منتشر شدهاند. ترجمههای وی هستند. کورت شارف، مترجم برجسته آلمانی، شعری از علیرضا آبیز را در گزیدهای از آثار شاعران برجسته ایران به زبان آلمانی ترجمه کرده است. این کتاب را انتشارات معتبر بک منتشر کرده.
بیشتر بخوانید: