
جایزه نوبل برای ادبیات از بحثبرانگیزترین مجموعه جوایز نوبل است. هر سال نام عدهای از نویسندگان برجسته جهان به عنوان برنده احتمالی نوبل ادبی در میان میآید، اما در اغلب موارد تصمیم کمیته نوبل در اینمورد غافلگیرکننده است. ۱۳ اکتبر سال جاری برنده نوبل ادبی اعلام میشود. در سالهای گذشته نام محمود دولتآبادی به عنوان یکی از نامزدهای نوبل مطرح بود. با اینحال تاکنون دست ایران از مهمترین جایزه ادبی جهان کوتاه مانده است.

آکادمی نوبل در استکهلم، پایتخت سوئد
به گفته یکی از اعضای هیأت انتخاب جایزه نوبل برای ادبیات، ۱۳ اکتبر برنده مهمترین جایزه ادبی جهان اعلام میشود. بر خلاف حوایز علمی نوبل که به خاطر یک دستاورد علمی مشخص به برندگان اعطا میشود، نوبل ادبی به خاطر مجموعه آثار یک نویسنده به او تعلق میگیرد. هیأتی متشکل از ۱۸ نفر نویسندهای را برای این جایزه برمیگزیند. نوبل ادبی مهمترین جایزه نوبل است و معمولاً به یک نویسنده تعلق میگیرد. در سالهای ۱۹۰۴، ۱۹۱۷ و این ۱۹۷۴ این جایزه به طور مشترک به دو نویسنده اهدا شد.
محمود دولتآبادی، از بختهای نوبل
در سالهای گذشته نام احمد شاملو، شاعر فقید ایرانی و محمود دولتآبادی، نویسنده معاصر به عنوان یکی از گزینههای نوبل ادبی مطرح بوده است. جایزه نوبل همواره به یک نویسنده زنده اهدا میشود و به این ترتیب با درگذشت احمد شاملو، از ایران فقط محمود دولتآبادی از بختهای نوبل به شمار میآید.
محمود دولتآبادی در اینباره گفته است: «من قضاوت نمیکنم، ولی شخصاً اطلاع دقیق دارم که در سال ۱۳۶۵-۱۳۶۴، محمود دولتآبادی از ایران کاندیداتوریاش روی آنتنها رفت و از آن زمان هم، یکی ـ دو ـ سه بار من رفتم تا پای نوبل. ولی به هر حال، به دیگری تعلق گرفت. من شخصاً مدعیام که از بسیاری از نویسندگانی که نوبل گرفتند، نویسندهتر هستم.»
محمود دولتآبادی در آثار متعددش، از طریق درامهای خانوادگی موقعیت دهقانان و کارگران روستایی در سالهای مهاجرت روستائیان به شهر و تحولات زندگی شهری در ایرانِ پیش از انقلاب را توصیف میکند. حسن میرعابدینی، پژوهشگر ادبیات داستانی ایران درباره کنش شخصیتهای آثار دولتآبادی مینویسد:
«اشخاص داستانهای او از ادباری که گریبانگیرشان شده میگریزند و به جستوجوی خانه امن پدری برمیآیند.»
محمود دولتآبای در رمان «کلیدر»، یکی از مطولترین رمانهای جهان به یک دوره پر تب و تاب تاریخی میپردازد. رمان «زوال کلنل» نیز تاریخ ایران بعد از انقلاب را بیان میکند. این رمان در ایران مجوز انتشار نگرفت اما به زبانهای انگلیسی و آلمانی منتشر شد و یکی از نامزدهای جایزه معتبر بوکر آسیا بود.
۱۸ عضو آکادمی نوبل
۱۸ عضو آکادمی نوبل که مسئولیت انتخاب نویسنده برنده نوبل ادبی را به عهده گرفتهاند از میان زبانشناسان، نویسندگان، منتقدان ادبی، فیلمنامهنویسان و مترجمان برگزیده شدهاند. هر کدام از آنها دارای یک کرسی مادامالعمر هستند که از ۱ تا ۱۸ شمارهگذاری شده است.
از سپتامبر سال گذشته تا ژانویه سال جاری آنها پیشنهادهایی را که از سراسر جهان از سوی برندگان پیشین نوبل ادبی، اساتید دانشگاهها، انجمنهای قلم و کانونهای نویسندگان به دستشان رسیده گرد آوردهاند. معمولاً هر سال از ۷۰۰ کارشناس ادبی نظرخواهی میشود. بر اساس پیشنهادهای آنها فهرستی تهیه میشود که از آن فهرست، تا ماه مه هر سال، پنج نامزد انتخاب میشود.
کانون نویسندگان ایران از نظر دولت ایران رسمیت ندارد. دانشگاههای علوم انسانی نیز با مجموعه جهانی در ارتباط و تعامل علمی خوبی قرار ندارند. از اینگذشته، ایران نیز از پذیرش معاهده برن و قانون کپیرایت سر باز زده و به همین جهت ادبیات ایران را در درون مرزهای کشور محبوس و نویسندگان ایرانی را از برخورداری از حقوق آثارشان در سطح جهان محروم کرده است. این مشکلات بخت نویسندگان ایرانی را برای نوبل ادبی کاهش میدهد.
دانستنیهایی درباره نوبل ادبی
میانگین سنی نویسندگانی که نوبل ادبی را نصیب خود کردهاند ۶۴ سال است. تنها ۲۰ نویسنده زیر ۵۴ سال به دریافت این جایزه نائل شدهاند و هیچیک از آنان هم زیر ۴۰ سال سن نداشتهاند.
بین سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۹۱ نویسندگان زن از نوبل ادبی بینصیب مانده بودند. از سال ۱۹۹۱ تا به امروز اما به طور میانگین هر چهار سال یک بار این جایزه را زنان تصاحب کردهاند. هرتا مولر در سال ۲۰۰۹ نوبل ادبی را به دست آورد.
سال گذشته نوبل ادبی به خانم سوتلانا آلکسیویچ، روزنامه نگار بلاروس رسید. در بیانیه کمیته نوبل آمده بود: «آلکسویچ در آثار چندصدایی اش، از رنج و شهامت انسان ها در عصر کنونی یک یادمان ادبی می سازد. او با کنار هم نشاندن صدای انسان ها، ما را به شناخت ژرف تری از یک دوره تاریخی می رساند.»
دو نویسنده تاکنون از دریافت این جایزه سر باز زدهاند. نوبل ادبی فقط یک بار در سال ۱۹۳۱ به نویسندهای مرده اهدا شد. در سال ۱۹۷۴ نیز اساسنامه بنیاد نوبل طی اصلاحیهای اهدای جایزه پس از مرگ نویسنده را ناممکن اعلام کرد.
همه اطلاعات مربوط به نامزدها، تحقیقات و نظر اعضای آکادمی درباره پیشنهادهای مطرحشده برای ۵۰ سال مخفی باقی میماند.
نامزدهای جاودانه نوبل ادبی از هند، آفریقا و خاورمیانه
سلمان رشدی
متولد ۱۹۴۷ در هندوستان.
از سال ۲۰۰۷ نام سلمان رشدی به عنوان یکی از نامزدهای نوبل ادبی مطرح بوده است. سلمان رشدی از سالهای دهه ۱۹۶۰ در بریتانیا زندگی میکند.
پس از انتشار رمان «آیات شیطانی» آیتالله خمینی در ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد. اعضای آکادمی نوبل اما در آن سال بر سر محکوم کردن فتوای قتل نویسنده رمان آیات شیطانی نتوانستند با یکدیگر به تفاهم برسند تا اینکه سرانجام ۵ فروردین سال جاری بعد از ۲۷ سال آکادمی نوبل فتوای قتل نویسنده آیات شیطانی را که از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی صادر شده بود محکوم کرد.
سنت ادبی در شرق درآمیخته با جهان اسطورهها و نقد مناسبات اجتماعی از ویژگیهای مهم آثار سلمان رشدی است.
تازهترین رمان رشدی «دو سال و هشت ماه و بیست و هشت شب» نام دارد: روایتی از دوستی و همدلی محمد بن احمد بن رشد اندلسی معروف به «ابن رشد»، فیلسوف نامدار اندلسی با یک دختر یهودی شانزده ساله به نام «دنیا» که با جن ها معاشرت دارد و گفته می شود که از آتش بدون دود زاده شده و در سایه به سر می برد.
آسیه جبار
آسیه جبار، نویسنده و فیلمساز الجزایری که دو سال پیش در ۷۸ سالگی در بیمارستانی در پاریس درگذشت، از نامزدهای نوبل ادبی بود.
آسیه جبار یک نویسنده سیاسی بود. او در آثارش و همچنین در زندگی اجتماعیاش همواره برای حقوق زنان مسلمان و برای استقلال الجزایر کوشید. یکی از مهمترین موضوعات رمانهای او جایگاه اجتماعی زن در کشورهای اسلامی و پیامدهای استعمار در الجزایر است.
رمانها و داستانهای آسیه جبار «چند صدایی»ست. او شخصیتهایش را که در اغلب مواقع از میان زنان برمیگزیند به سخن گفتن وامیدارد و همزمان تاریخ استعمار را روایت میکند و زندگی شخصیتهایش را با تاریخ مبارزات رهاییبخش درمیآمیزد.
او در سخنرانیاش به مناسبت دریافت جایزه صلح ناشران آلمان گفت: «من از یک تربیت اسلامی برخوردارم، اما با فرهنگ اسلامی به خاطر محدودیتهایی که برای انسانها قائل میشود و شایستها و نبایستهایش سر ستیز داشتم و با اینحال نتوانستم کاملاً خود را از این فرهنگ برهانم. به زبان فرانسه مینویسم که زبان استعمارگران است، و با این زبان هم میاندیشم، اما زبان عاطفی من، زبانی که با آن عشق میورزم و با آن رنج میبرم و با آن عبادت میکنم، زبان مادریام است. به این زبان است که من میتوانم به عنوان یک زن بگویم: نه»
آموس اوز
آموس اوز که ۴ مه ۱۹۳۹ در اورشلیم متولد شده، از اساتید برجسته ادبیات عبری در دانشگاه بنگورین بود. از او رمانها و نمایشنامهها و مقالات متعدد منتشر شده است و آثارش تاکنون به ۳۶ زبان ترجمه شدهاند.
آموس اوز از سال ۱۹۶۷ تاکنون از تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی حمایت میکند، اما در همان حال با انتشار مقالاتی درلسآنجلس تایمز و روزنامه بیلد، چاپ آلمان از حمله اسرائیل به جنوب لبنان و به نوار غزه دفاع کرد.
او در آثاری مانند رمان «یهودا» از طریق زندگی شخصی، سیاسی و مذهبی شخصیتهایش دگرگونیهای جامعه اسرائیل در طول تاریخ را آشکار میکند.
این نویسنده زمانی در سخنرانیای در شهر هامبورگ گفته بود: «گاهی خائن درست همان کسی است که جرأت تغییر را دارد. خائن از دید کسانی که نمیخواهند خودشان را تغییر بدهند، از تغییر میترسند، از تغییر متنفرند.»
در همین زمینه:
نوبل ادبیات برای یک روزنامه نگار در میدان
نوبل ادبی به روایت آمار و اسناد
سیاست، دیانت و خیانت در رمان «یهودا»